بیوگرافی(زندگینامه ی) بازیگران
بیوگرافی احسان خواجه امیری ، خواننده ای موفق
بیوگرافی احسان خواجه امیری از زبان خودش :
خانواده هنرمند
در یک خانواده کاملا هنرمند به دنیا اومدم، پدرم «ایرج» یکی از خوانندگان بنام و محبوب ایران است، مادرم هم از صدای خوبی بهرهمند است اما هیچوقت قسمت نشده که بخواند، خواهر بزرگترم هم موسیقیدان است
علاقه به خوانندگی
طبیعی بود که با داشتن چنین خانواده هنرمندی به خوانندگی علاقهمند شوم. خواندن در خون من است مطمئنا در هیچ کاری نمیتوانستم به اندازه خوانندگی موفق شوم
شروع کار موسیقی
از شش سالگی با نوازندگی ویولن کارم رو آغاز کردم اما ورودم به دنیای موسیقی در سن سیزده سالگی بود، آواز رو هم نزد پدرم آموزش دیدم
من و بابام
در هفده سالگی اولین آلبوم را روانه بازار کردم. در آن آلبوم به همراه پدرم آواز خواندم البته هشتاد درصد آن آلبوم کار خودم بود
موسیقی سنتی
مدتی موسیقی سنتی یا همون ملی و ایرونی رو کار کردم. این سبک موسیقی را خیلی هم دوست دارم و پیشرفت خوبی هم در آن داشتم. پس از گذشت مدتی به این نتیجه رسیدم که در این کار نمیتوانم آنچنان که باید اثرگذار باشم چرا که پرونده این سبک موسیقی را پدرم و آقای شجریان بستهاند و هیچ جایی برای من نگذاشتهاند. من اگر تمام عمرم تلاش کنم، تازه میتوانم به پدرم برسم و نمیتوانم از آن بالاتر بروم
پدرم
من عاشق صدای پدرم هستم. هیچوقت صدایش از ذهنم پاک نمیشود. او پهلوان آواز ایران است. اصلا کسانی که در آن دهه در موسیقی ایران زحمت میکشیدند، بینظیر و تکرارنشدنی بودند
هرچی آرزوی خوبه
فکر میکنم پس از خواندن این ترانه بود که مردم به طور کامل با چهره ونام من آشنا شدند. این قطعه از ترانه و آهنگ تاثیرگذاری بهرهمند بود و شاید به این خاطر است که به دل اغلب مردم نشست
مدیونم
برای رسیدن به جایگاه فعلیام خیلیها برایم زحمت کشیدند. در وهله اول پدر و مادرم بودند و بعد دکتر یداللهی و آقای جعفری. من هیچ وقت لطف این افراد را فراموش نمیکنم و خودم را مدیون آنها میدانم
لذتبخشترین لحظه زندگی
به نظر من برای خواننده هیچچیز لذتبخشتر از آن نیست که مردم از صدا و کارش خوششان بیاید و هیچچیزی نمیتواند جای این احساس را بگیرد که یک روز یک میلیاردر به من بگوید با کارت خیلی گریه کردم اما بعدش هم کلی لذت بردم… این زمانها، میتواند لحظههای خوبی برای انسان و یک خواننده باشد
مردم
اوایل وقتی مرا تو خیابون میدیدند، تعجب میکردند… بهم میگفتند باورمون نمیشد این صدا متعلق به پسر کمسنوسالی مثل تو باشد
ترانه
به نظر من ترانه در موفقیت یک اثر نقش اصلی رو بازی میکند. من خودم روی این قضیه خیلی حساس هستم و حاضر نیستم هر ترانهای رو بخونم. فکر میکنم ترانهای موفقه که بتواند لحظهای شنونده رو به فکر واداره… شخصا عاشق ترانههای دکتر یداللهی هستم. با قلمشان انس گرفتم حتی اگر ترانهای که میخوانم متعلق به ایشان نباشد اما نظرشان را میپرسم
خواهرم
خواهرم یک موسیقیدان تمامعیار است و دیکشنری متحرک موسیقی است. او به لحاظ تئوری موسیقی در رده بالایی است تا به حال کارهای زیادی را تنظیم کرده است مثل آلبوم امید حجت… ولی خب من و اون نمیتونیم با هم به طور مشترک کار کنیم. اصلا آدم با نزدیکانش نمیتونه کار حرفهای انجام بدهد.
مثلا من و خواهرم تا میخواهیم با هم کار کنیم، دعوامون میشه! البته بیشتر تقصیر خودم هست چون در کل آدم بیقراری هستم، نمیتونم بشینم تنها گوش بدهم. ۹۵ درصد داشتههایی رو هم که به دست آوردم، تجربی بوده است. این عادت تو زندگی شخصیام هم هست. مثلا اگه یه نشانی رو بخواهم بگردم، از کسی نمیپرسم. خودم میروم و پیدا میکنم. حتی اگر ساعتها وقتم رو بگیره
موفقیت یک اثر
موسیقی مثل حلقههای زنجیره، اگه حلقهها درست به هم وصل نشود، از هم گسسته میشود. برای اینکه یک آلبوم خوب از کار درآید، تمام مراحل موسیقی از ضبط استودیو گرفته تا ناظر ضبط و نوازنده باید خوب باشند تا اثر به چشم بیاید.

مجید صالحی از همسر و خانواده اش به شدت تعریف می کند و راضی است: «الحمدلله یکی از بزرگ ترین نعمت هایی که تا امروز خدا به من داده و امیدوارم لیاقتش را داشته باشم، همسرم است؛ ایشان همیشه و در همه مراحل زندگی همپایم بوده و خانواده بسیار محترم، ارزشمند و سلامتی دارد که همیشه به همنوعان خودشان فکر می کنند و به هیچ وجه سوءاستفاده گر نیستند.
به او می گوییم بعد از ازدواجت چقدر تغییر کرده ای که اینگونه جوابمان را می دهد: «مگر من در دوران مجردی با سنگ شیشه خانه مردم را شکسته ام یا دست در جیب کسی کرده ام؟ (خنده) الحمدلله در خانواده ای بزرگ شده ام که همیشه سالم و در آرامش زندگی کردیم و همواره یاد گرفتیم به فکر همنوعانمان باشیم. آشنایی من با همسرم باعث شد باز هم در همین مسیر و خط فکری زندگی کنم و این انگیزه برایم ایجاد شد که بیشتر قدر زندگی ام را بدانم.
تفریح؛ این شاید یکی از دوردست ترین اجزای زندگی آدم هایی از جنس او باشد. خودش هم چنین اعتقادی دارد: «جنس کار ما بازیگران به گونه ایست که زمان مشخصی ندارد، بنابراین هیچ وقت نمی توانیم برنامه ریزی دقیقی برای تفریح مان داشته باشیم یا پنج شنبه جمعه هایمان شبیه پنج شنبه جمعه های همه باشد. بچه که بودیم می گفتیم چطور می شود پنج شنبه جمعه های خارجی ها شنبه و یکشنبه است! حالا خیلی وقت ها برای خودمان پیش می آید که پنج شنبه جمعه هایمان را سه شنبه و چهارشنبه یا در روزهای دیگر هفته می گذرانیم.
او یک خاطره عجیب اما جالب هم برایمان تعریف می کند: «در زندگی خصوصی ام همان آدمی هستم که در کارهایم می بینید، اما خارج از آن یک آدم بسیار خجالتی هستم، در حالی که اکثر مردم توقع دارند مثل وقت هایی که من را در فیلم ها می بینند همه اش بخندم و همان کارها را انجام دهم! همین چند وقت پیش که تشییع جنازه مادرم در بهشت زهرا بود، خیلی از آدم ها می آمدند سراغم و می گفتند آقا چرا نمی خندی، خودت را گرفتی یا اصلا شما اینجا چه کار می کنی؟! انگار ما زندگی های ماورایی داریم و نه خودمان و نه اطرافیانمان حق مردن ندارند!»
بیوگرافی کامل وخواندنی مهناز افشار
به تماشای کارتون علاقه فراوانی داشت و از سیندرلا، صدویک سگ خالدار، پلنگ صورتی، مورچه و مورچه خوار، سند باد، باربا پاپا، بامزی، هاچ زنبور عسل، خانواده دکتر ارنست و جودی ابوت بعنوان کارتونهای دوست داشتنی کودکی اش یاد میکند.
رشته تحصیلی اش در دبیرستان علوم تجربی بود و برای ادامه تحصیل بمدت چهار سال در یک موسسه غیر انتفاعی به تحصیل در رشته تدوین پرداخت بازیگری برایش از تلویزیون و با مجموعه تلویزیونی (عشق گمشده) در سال ۱۳۷۶ آغاز شد.
با فیلم (دوستان) به کارگردانی علی حاتمی در سال ۱۳۷۷ به سینما راه یافت به اتفاق محمد رضا گلزار با حضور در فیلمهای (کما)، (زهر عسل)، (۱۳ گربه روی شیروانی)، ( تله)، (آتش بس) و (کلاغ پر) به نوعی میتوان گفت که یک زوج هنری تشکیل داده بودند. شایان ذکر است که فیلمهای یاد شده همگی از پر فروشهای زمان خود بوده اند.
به اعتقاد او بازی رئال خیلی سخت تر از انواع دیگر است در حالیکه مخاطبان سینما به دیدن وی در فیلم هایی که صرفا گیشه را مد نظر داشتند عادت کرده بودند با ایفای نقش کوتاهی در فیلم “سالاد فصل” نشان داد که توانایی هایش بسیار بیشتر از حضور صرف در این فیلمهاست و با بازی در (آتش بس) مهر تاییدی بر این مدعا زد برای قبول یا رد یک پیشنهاد با تهمینه میلانی، فریدون جیرانی و محمدرضا شریفی نیا همیشه مشورت میکند و اعتقادی به داشتن مدیر برنامه ندارد.
حضور در “دعوت” حاتمی کیا را برای خودش اتفاق بزرگی میداند و از این اتفاق ابراز خوشحالی میکند. قرار بود در سریال “شمس العماره” به کارگردانی سامان مقدم ایفای نقش نماید اما از حضور در این کار تلویزیونی انصراف داد. دلیل این انصراف جراحی دهان و لثه ذکر شد. در سالهای اخیر از او بعنوان پولسازترین سینمای ایران یاد شده و حضورش در هر فیلم با فروش خوبی مواجه بوده است.
در میان ورزشها به اسکی و شنا علاقه دارد و به آنها می پردازد و البته والیبال هم جزء ورزشهای مورد علاقه ی اوست. در بیشتر نقشهایی که بازی کرده به ارائه کاراکتر یک دختر شوخ و اجتماعی و برون گرا می پردازد. کاراکترهای خاکستری را به نقشهای کاملا مثبت و کاملا منفی ترجیح میدهد و معتقد است خاکستری بودن یک کاراکتر کمک میکند که تماشاگر تا انتهای فیلم برود و منتظر کشف جدیدی باشد. همیشه دوست داشت نقشهای متفاوت و عجیب غریب بازی کند و می گوید: “آرزویم این است که نقش آنتونی کویین در گوژ پشت نتردام را بازی کنم.“
تبریک تولد بهترین شادباشی است که تاکنون شنیده است و به معنای واقعی تولد را دوست دارد. خود را خیلی شکمو میداند و غذا خوردن را هم دوست دارد و می گوید: “به نظرم دست پختم عالی است چون به دلیل شکمو بودنم برای غذا پختن وقت می گذارم و طعم غذا هم برایم اهمیت فراوانی دارد” غذاهای مورد علاقه اش لوبیا پلو و ماکارونی است و به خاطر همین علاقه این غذاها را خیلی خوب می پزد.
در زندگی همه چیز را فقط از خدا میخواهد و بس. مدتی شوی لباس داشت اما به خاطر وقت گیر بودنش از این کار صرف نظر کرد. در سینما به قسمت و اتفاقات ناشی از آن که برای آدمها رخ میدهند اعتقاد دارد و می گوید “من معتقدم که مسیرم مشخص شده است.” در کودکی از کارهای سخت که هیجان زیادی داشت لذت میبرد و به همین دلیل هیچوقت دوست نداشت دکتر یا مهندس شود بلکه میخواست راننده کام یون باشد. پس از اینکه بازی در فیلم “امشب شب مهتابه” را به پایان رساند در آفریقای جنوبی فیلم کوتاهی با عنوان “سیاه و سفید” پیرامون زندگی نلسون ماندلا ساخت که در آن موضوع آپارتاید را مورد توجه قرار داده است.
اگر قرار باشد برای معرفی دنیا به فضایی ها یک فیلم را انتخاب کند آن فیلم “اشکها و لبخندها” خواهد بود. عاشق تزیینات منزل است و دوست دارد هر چند سال یکبار فضای جدیدی برای خانه طراحی کند. همیشه وقتی فیلمهای خودش را می بیند احساس می کند راضی نیست و انگار خودش را در فیلمها دوست ندارد.
در اسفند ۱۳۸۶ در حمایت از کودکان کار بخشی از دستمزد یکی از فیلمهای خود را به آموزش این کودکان هدیه کرد. اعتقاد دارد که اتفاقهای خوب برایش دیر رخ داده اند اما با این حال خوشحال است که پله پله جلو میرود و پیشرفت میکند. جنگ را ترسناک ترین پدیده در دنیا می داند. در تنها دوره برگزاری مراسم زرشک زرین سینمای ایران فیلم” شور عشق” جایزه زرشک زرین را دریافت کرد. وی که در این فیلم بازیگر نقش اول بود اعتقاد دارد اختصاص یافتن زرشک زرین به “شور عشق” باعث شد که فیلم دیده شود. پول را خیلی دوست دارد و شاید عجیب باشد که به خرج کردنش – چه برای خودش و چه اطرافیانش- هم علاقمند است. تا قبل از حضور در فیلم “دعوت” تجربه اسب سواری نداشت و برای ایفای نقشی که در این فیلم داشت قبل از هر کاری به سوار کاری رفت.
چندی پیش در گفتگویی از دو فیلم نامه داستانی خبر داد که آنها را برای دل خودش مقابل دوربین خواهد برد. با دیدن فیلمهای خود همیشه فکر میکند که میتوانست بهتر بازی کند و این شاید از سخت گیری زیاد اوست از فیلمهای “سالاد فصل”، “آتش بس” و “دعوت” بعنوان فیلمهای متفاوت و ارزشمند کارنامه هنری خود یاد میکند.
داریوش ارجمند به همراه پسر ، برادر ، برادارزاده
تاریخ تولد: ۱۳۲۳
محل تولد: تهران
ملیت: ایران
……………………………….
مدرک تحصیلی: فوق لیسانس تاتر و سینما
……………………………….
روابط خانوادگی با دیگر هنرمندان :
--------- انوشیروان ارجمند (برادر)
---------------- برزو ارجمند (برادرزاده)
------------ امیر یل ارجمند ( فرزند )
بیوگرافی
فارغ التحصیل رشته تاریخ و جامعه شناسی از دانشگاه مشهد در سال ١٣۵١.
فوق لیسانس تاتر و سینما در سال ١٣۵٣.
کارمند وزارت فرهنگ و هنر در سال ١٣۴٩.
فعالیت در سینمای آزاد مشهد در سال ١٣۵٢.
شروع فعالیت سینمایی با فیلم گفت زیر سلطه من آیید به عنوان نویسنده و کارگردان در سال ١٣۶٢.
با بازی در فیلم ناخدا خورشید ساخته ناصر تقوایی به سینما آمد و با دریافت سیمرغ بلورین بهتری بازیگر نقش اول مرد از پنجمین جشنواره فیلم فجر جای خود را به عنوان یک بازیگر خوب و قابل قبول تثبیت کرد.
در دهه شصت بازیهای ماندگاری از خود به جای گذاشت:
در فیلمهای کشتی آنجلیکا، جستجوگر، پرده آخر توانا و قدرتمند ظاهر شد. در دهه هفتاد اما کم کار بود. بازی معرکه اش در سه فیلم ماندگار آدم برفی، اعتراض و سگ کشی نشان از توانایی های او دارد. به شرطی که کارگردانی حرفه ای او را هدایت کند.
دریافت سیمرغ بلورین بهتری بازیگر نقش دوم مرد از نوزدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در نقش کوتاهی در فیلم سگ کشی آخرین تقدیر از او بود.
داریوش ارجمند در زمینه اجرا هم توانا نشان داده است. اولین بار اجرای نشست نقد و بررسی مجموعه تلویزیونی امام علی (ع) را با مهارت هر جه تمام تر بر عهده گرفت و بعدها در یک برنامه تلویزیونی پای ثابت اجرا شد.
داریوش ارجمند یک سخنور چیره دست نیز هست
بخشی از فیلم شناسی:
۱۳۸۵ رئیس ( مسعود کیمیایی ) [بازیگر]
۱۳۸۴ قاعده بازی ( احمدرضا معتمدی ) [بازیگر]
۱۳۸۴ شاهزاده ایرانی ( محمد نوریزاد ) [بازیگر]
۱۳۸۳ ازدواج به سبک ایرانی ( حسن فتحی ) [بازیگر]
۱۳۸۱ تب ( رضا کریمی ) [بازیگر]
۱۳۷۹ سگ کشی ( بهرام بیضایی ) [بازیگر]
۱۳۷۹ مسافر ری ( داود میرباقری ) [بازیگر]
۱۳۷۸ اعتراض ( مسعود کیمیایی ) [بازیگر]
۱۳۷۷ شور زندگی ( فریال بهزاد ) [بازیگر]
۱۳۷۴ فرار مرگبار ( تورج منصوری ) [بازیگر]
۱۳۷۴ شیخ مفید ( فریبرز صالح سیروس مقدم ) [بازیگر]
۱۳۷۳ آدم برفی ( داود میرباقری ) [بازیگر]
۱۳۷۳ زمین آسمانی ( محمدعلی نجفی ) [بازیگر]
۱۳۷۲ هبوط ( احمدرضا معتمدی ) [بازیگر]
۱۳۷۰ قربانی ( رسول صدرعاملی ) [بازیگر]
۱۳۷۰ ناصرالدین شاه آکتور سینما ( محسن مخملباف ) [بازیگر]
۱۳۶۹ تیغ آفتاب ( مجید جوانمرد ) [بازیگر-طراح صحنه و لباس]
۱۳۶۹ پرده آخر ( واروژ کریممسیحی ) [بازیگر]
۱۳۶۸ جستجوگر ( محمد متوسلانی ) [بازیگر]
۱۳۶۷ کشتی آنجلیکا ( محمدرضا بزرگ نیا ) [بازیگر]
۱۳۶۷ سفر عشق ( ابوالحسن داودی ) [بازیگر]
۱۳۶۶ پاییزان ( رسول صدرعاملی ) [بازیگر]
۱۳۶۵ ناخدا خورشید ( ناصر تقوایی ) [بازیگر]
۱۳۶۲ گفت به زیر سلطه من آیید ( داریوش ارجمند ) [کارگردان-چهره پرداز]
جوایز و انتخابها
>> برنده لوح زرین بهترین بازیگر نقش اول مرد (ناخدا خورشید)
[ دوره ۵ جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) - سال ۱۳۶۵ ]
………………………………………………………..
>> کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد (جستجوگر)
[ دوره ۸ جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) - سال ۱۳۶۸ ]
………………………………………………………..
>> کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد (اعتراض)
[ دوره ۱۸ جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) - سال ۱۳۷۸ ]
………………………………………………………..
>> برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (سگ کشی)
[ دوره ۱۹ جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) - سال ۱۳۷۹ ]
……………………………………………………….
>> کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (سگ کشی)
[ دوره ۵ جشن خانه سینما (مسابقه) - سال ۱۳۸۰ ]
………………………………………………………..
>> برنده لوح زرین بهترین بازیگر مرد (سگ کشی)
[ دوره ۲ منتخب سایت ایران اکتور (بهترین های سال) - سال ۱۳۸۱ ]
………………………………………………………..
>> برنده لوح زرین بهترین بازیگر مرد (اعتراض)
[ دوره ۱ منتخب سایت ایران اکتور (بهترین های سال) - سال ۱۳۸۰ ]
………………………………………………………..
>> 4 - چهارمین بازیگر نقش اول مرد سال (اعتراض)
[ دوره ۱۵ منتخب نویسندگان و منتقدان (بهترین های سال) - سال ۱۳۷۹ ]
………………………………………………………..
>> 2 - دومین بازیگر نقش مکمل مرد سال (سگ کشی)
[ دوره ۱۶ منتخب نویسندگان و منتقدان (بهترین های سال) - سال ۱۳۸۰ ]
نظرات شما عزیزان: